آنان كه فرزندانشان را با خدا معامله كردند


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



خانواده شهیدان افراسیابی؛‌ پنج شهید

علی محمد افراسیابی پدر خانواده افراسیابی كه خود از رزمندگان دلاور دوران دفاع مقدس بود، هفت پسر و یک دختر داشت.

وی از اهالی روستای امامه از توابع شمیرانات بود و پیش از انقلاب در محله میدان ۱۳آبان تهران زندگی میكرد.

خانواده افراسیابی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در فعالیت‌های انقلابی حضور فعال داشت و همین فعالیت‌ها باعث شد این خانواده اولین شهید خود را تقدیم انقلاب اسلامی كند.

‌ابراهیم،اولین شهید این خانواده،درست در روزی كه حضرت امام به میهن بازگشتند به دیدار ایشان شتافت ودر روز۲۱بهمن دردفاع ازهمافران نیروی هوایی در خیابان پیروزی،مقابل تانکهای گارد شاهنشاهی دردفاع از پادگان نیروی هوایی وحمایت ازانقلاب اسلامی و امام خمینی به شهادت رسید،در حالی كه فقط ۱۳سال داشت.

اسماعیل،دومین شهید خانواده افراسیابی است كه چند ماه پس از ازدواج به جبهه رفت.وی از نویسندگان ورزشی روزنامه جمهوری اسلامی بود و با شركت در عملیات فتح‌المبین در سال ۱۳۶۰ در دشت عباس به شهادت رسید.

شهید سوم خانواده افراسیابی،امیـر پسر ارشد این خانـواده است كه در عملیات رمضان به شهادت رسید.وی در مراحل اول، دوم و سوم عملیات رمضان شركت كرد و در تابستان ۱۳۶۱ به شهادت رسید.

جواد،چهارمین شهید خانواده افراسیابی است كه علمدار جبهه‌ها نام گرفت و از فرماندهان بزرگ جنگ و از نیروهای اطلاعات و عملیات جبهه و یكی از تشكیل‌دهندگان گروه چریكی اندرزگو بود.وی همچنین پیش از شهادت به مقام جانبازی نائل آمده بود.

وی در عملیات والفجر ۴ در منطقه عملیاتی كانیمانگا و شهر پنج‌وین به عنوان یک نیروی پیشرو مقابل بسیجیان حركت می‌كند و‌ در قله ۱۹۰۴ كانیمانگا شهید می‌شود و پیكر مطهرش پس از ۱۷ سال به خانواده باز می‌گردد.

حاج رضا نیز شهید پنجم خانواده افراسیابی است كه بعد از دوران دفاع مقدس بر اثر عوارض شیمیایی جنگ تحمیلی و پس از تحمل سال‌ها درد و رنج به درجه رفیع شهادت نایل شد.

همچنین دو فرزند دیگر این خانواده یعنی محسن در عملیات‌ مطلع‌الفجر و بیت‌القدس و حبیب افراسیابی در عملیات بیت‌المقدس به درجه جانبازی نایل شدند.

خانواده شهیدان جنیدی؛‌چهار شهید

بتول جنیدی،مادر شهیدان جنیدی،15ساله بود كه به عقد پسرعمویش حاج احمد جنیدی درآمد و همراه او از پیشوای ورامین به قم رفت.حاج احمد جنیدی در حوزه‌ علمیه قم،طلبه بود.آن دو زندگی ساده‌ای را شروع كردند و صاحب چهار پسر شدند.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی،احمد جنیدی امام‌جمعه شهرستان رودسر شد و با خانواده‌اش به آنجا رفت.با شروع جنگ تحمیلی نخست نصرالله و سپس رضا و محمد به جبهه رفتند كه هر سه شهید شدند و آخرین پسر خانواده یعنی عبدالحمید نیز بعد از جنگ و پس از مدت‌ها تحمل درد و رنج ناشی از مسمومیت شیمیایی در سال 79 به شهادت رسید.

خانم جنیدی كه مدیر و موسس مدرسه علمیه خواهران فاطمیه در پیشوای ورامین است،در حال حاضر هیچ فرزندی ندارد و تنها با عروسش همسرشهید محمد جنیدی زندگی می‌كند.

سال 77 درست قبل از رحلت حاج احمد جنیدی بود كه برای اولین بار رهبر معظم انقلاب برای عیادت از وی به پیشوای ورامین،محل زندگی این خانواده رفتند.‌

یک روز از هفتمین شب درگذشت حاج عبدالحمید می‌گذشت كه این خانواده برای دومین بار میزبان رهبر خویش شد كه این مرتبه برای عرض تسلیت به خاطر شهادت پسر چهارم خانواده بود.

رهبر معظم انقلاب در آن دیدار جمله‌ای در تكریم این خانواده فرموده و نوشتند: «یاد شهیدان و صالحان این خانواده را همواره شاخص راه خود قرار دهید و با همان همت و انگیزه به سمت همان هدف كه اعتلای كلمه اسلام است پیش بروید.خداوند شما و همه را موفق فرماید.»

اما حضور سومین بار رهبر معظم انقلاب در منزل شهیدان جنیدی خود حكایت دیگری است از توجه مقام معظم رهبری به خانـواده شهیدان جنیدی.

نصرالله جنیدی فرزند شهید عبدالحمید در خرداد سال 90 بر اثر سانحه‌ای به دیار باقی شتافت و همین موضوع رهبر انقلاب را بر آن داشت تا برای تسلیت گفتن به این خانواده به ورامین بروند.

معظم‌له در زیر عكس جوان تازه گذشته نوشتند: «بسم‌الله‌الرحمن الرحیم؛خداوند متعال رحمت و فضل خود را بر خانواده شاكر و پرگذشت و با اخلاص جنیدی روزافزون فرماید؛درجات مرحوم حجت‌الاسلام جنیدی و فرزندان شهیدش و جوان عزیز تازه درگذشته را متعالی سازد و به بانوی محترم جنیدی و دیگر بازماندگان صبر و سكینه عنایت كند»

خانواده شهیدان نوری؛‌ چهار شهید

پدر و مادر شهیدان نوری درحالی چهار فرزند خود را تقدیم نظام و انقلاب كردند كه خود نیز پشت جبهه‌ها به ترغیب و تشویق مردم برای كمک رسانی و حضور آگاهانه در جبهه‌ها مشغول بودند. حالا اگرچه حاج میرزا نوری خود در كنار فرزندان شهیدش است،اما هنوز مردم شهر چهره متبسم وی را بخوبی به یاد دارند.

اولین شهید این خانواده بزرگوار،حسین نام دارد؛شهیدی كه در عملیات رمضان در سال۱۳۶۱به  درجه شهادت رسید.وی درحالی كه برادرانش نیز درجبهه بودند،همراه سردار شهیدغلام زارعی راهی جبهه‌های جنوب شد و در ماه مبارک رمضان در شلمچه به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

دومین شهید خانواده نـوری،علی است كه فرمانده گردان دوم لشكر33 المهدی(عج)بود.این شهید بزرگوار طنینی آسمانی داشت و همرزمان وی هنوز هم از طنین دلنشین دعای كمیل او و مداحی‌هایش كه روحیه‌بخش سپاهیان اسلام بود،یاد می‌كنند.وی پس از شركت در عملیات والفجر2،در تاریخ 26 تیر ماه سال 1362 برفراز ارتفاعات حاج عمران به شهادت رسید.

سومین شهید خانواده نوری،محمد است.وی پس از پیروزی انقلاب خدمت نیمه‌تمام سربازی خود را با گذراندن شش ماه دوره احتیاط به پایان رساند و به عضویت سپاه پاسداران عسلویه درآمد.در همین دوران ازدواج كرد.با شروع جنگ تحمیلی و پس از شهادت برادرانش،وی نیز عازم جبهه‌ها شد.

او در عملیات طریق‌القدس هدف اصابت گلوله دشمن قرار گرفت،اما با وجود مجروحیت شدید دوباره به جبهه‌های نبردبازگشت و عملیات‌های فتح‌المبین،بیت‌المقدس،والفجر 8 و كربلای سه عرصه دلاوری‌های این سردار اسلام به عنوان فرمانده گردان بود.

وی سرانجام در عملیات كربلای 4 در دی‌ماه سال 1365 در محور ام‌الرصاص بر اثر اصابت تركش خمپاره به شهادت رسید و مدتی بعد و در حالی‌كه خانواده‌شان داغدار شهادت چهارمین شهید خود غلام نـوری بودند پیكر مطهر وی نیز به آغوش خانواده بازگشت.

آخرین شهیدخانواده،غلام بود.او با آغازجنگ تحمیلی،همراه با پدرش ابتدا در پایگاه‌های مقاومت به جمع‌آوری كمک برای جبهه‌ها مشغول شد و سپس همدوش با دیگر برادران دلاورش،راهی مناطق غرب و جنوب كشور شد.وی بیش از شش سال در میدان‌های جنگ با دشمن پیكار كرد و با آن كه سه برادر فداكارش شربت شهادت نوشیدند و مادر صبور و دلسوخته‌اش به رحمت ایزدی پیوست،هرگز دست از جهاد نكشید و بارها در راه اسلام مجروح شد و در جبهه‌ غرب بر اثر بمباران شیمیایی بسختی مصدوم شد.

این شهید بزرگوار سرانجام براثر مجروحیت جنگ،تنها چهار روز مانده به مهرماه سال 66 در سن ۳۳ سالگی به برادران شهیدش پیوست.

خانواده شهیدان جوادنیا؛ چهار شهید

فاطمه عباسی ورده،مادر شهیدان جوادنیا،اگر چه داغ چهار فرزند شهیدش را همچنان در دل دارد،اما هنوز هم از آرمان‌های خود كوتاه نیامده است.

وی كه در خانواده‌ای مذهبی متولد شد،در 12 سالگی با یكی از آشنایان خانوادگی‌ ازدواج كرد و به تهران آمد.خداوند به وی شش پسر وچهار دختر داد كه چهار پسرش به درجه رفیع شهادت نائل آمده‌اند.فرزندان وی نقش فعالی در دوره انقلاب داشتند و اكثرا در راهپیمایی‌های ضدرژیم طاغوت حضور پیدا می‌كردند.

خانم عباسی رمز داشتن چنین فرزندان صالحی را نماز اول وقت میداند.وی میگوید:«باید نیت پدرومادر هنگام به دنیا آوردن فرزندانشان پاک باشد،همچنین من از وقتی خود را شناختم نمازم را اول وقت خوانده‌‌ام.بچه‌هایم هم همین طور.»نخستین فرزند شهید این خانواده احمد بود.

وی پس از پیروزی انقلاب با عضویت در سپاه پاسداران به گروه چمران می‌پیوندد و برای برقراری امنیت به كردستان میرود.سه روز پس از اعزام وی به كردستان،احمد در جریان حمله كوموله‌ها به پادگانی در كردستان به درجه رفیع شهادت نائل می‌آید.

مادر شهیدان جوادنیا میگوید: «پس از شنیدن خبر شهادت احمد،سجده شكر به جای آوردم و خدا را شكر كردم كه او به آرزویش رسیده است.» پس از شهادت احمد،علی و یونس،دیگر شهیدان این خانواده نیـز با هم به جبهه رفتند و در عملیات بیت‌المقدس كه منجر به آزاد سازی خرمشهر شد،شركت داشتند.

علی در گردان حضرت علی(ع) و یونس هم در گردان حضرت زهرا(س) حضور داشت.این دو برادر در فاصله چند ساعت از یكدیگر بر اثر اصابت گلوله به شهادت می‌رسند.

مادرشهیدان جوادنیا میگوید:«قبل از آن كه خبر شهادتشان را به من بدهندخواب دیدم دربهشت زهرا هستم و سه بانویی را دیدم كه با قامتی بلند لباس‌های عربی سیاهی به تن داشتند و راه را برای من باز كرده و به همه می‌گفتند كنار بـروید مادر سه شهید میآید.این جمله را سه مرتبه تكرار كردند.»

پس از شنیدن خبر شهادت علی،خانواده وی كه مشغول عزاداری برای از دست دادن او بودند، خبر شهادت یونس را نیز دریافت می‌كنند.

مادر شهیدان جوادنیا عنوان می‌كند:«پس از دریافت خبر شهادت سومین فرزندم،از خواهران آنها خواستم برای آنها گریه نكنند،چرا كه جایگاه واقعی آنان را می‌دانستم.»

چهارمین شهید این خانواده هم محمد نام دارد كه بعد از گذشت پنج سال از شهادت علی و یونس،او نیز به شهادت می‌رسد.

وی آخرین فرزندخانواده جوادنیا بوده در پادگان 21 حمزه تعلیم سلاح میداد و تخریب‌چی هم بوده است.این شهید بزرگوار زمانی كه برای عملیات شناسایی وارد منطقه‌ای میشود،با تیراندازی دشمن روبه‌رو میشود و با اصابت گلوله به صورتش به درجه رفیع شهادت نائل میآید.

 

جام‌جم آنلاین




:: موضوعات مرتبط: دفاع مقدس , ,
:: بازدید از این مطلب : 743
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
ن : Bahram
ت : دو شنبه 1 آبان 1391
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:









نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان Harmonic... و آدرس bahram3.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






RSS

Powered By
loxblog.Com